بانوی زیبا

آیا دوست دارید از دیدگاه دیگری به جهان نگاه کنید؟ معرفی: اوتیسم

0 گؤروش
یازار:‌

https://www.kinderarzt-neumayer.de/wp-content/uploads/2018/12/AdobeStock_128415867.jpeg

آیا دوست دارید از دیدگاه دیگری به جهان نگاه کنید؟ معرفی: اوتیسم

 

اوتیسم این یک تفاوت رشد عصبی مادام العمر است که مادرزادی یا در سالهای اول زندگی رخ می دهد. این یک اختلال رشد است که می تواند به عنوان ناتوانی کودک در برقراری روابط مناسب با سایر افراد به صورت کلامی یا غیرکلامی بیان شود. هنوز هم علت اختلال طیف اوتیسم کاملاً مشخص نیست. تصور می شود که این مسئله به دلیل برخی از مشکلات سیستم عصبی که بر ساختار و عملکرد مغز تأثیر می گذارد ، ایجاد می شود و جنبه ژنتیکی دارد و همچنین برخی از دلایل پس از زایمان و قبل از زایمان باعث اوتیسم می شوند.

 

مبتلایان به اختلال طیف اوتیسم اساساً دو ویژگی اصلی دارند.

 

اولین آنها تعامل اجتماعی و عقب ماندگی ارتباطات ؛ بی تفاوتی نسبت به محیط اطراف ، عدم پاسخگویی به صدا ، نوک زدن ، تردید در صحبت کردن ، عقب رفتن و تکرار.

 

دوم این است؛ حرکات تکراری (چرخش ، تاب ، دست زدن) و محدوده مناطق مورد علاقه.

 

کودکان مبتلا به اوتیسم بیش از حد به کارهای روزمره خود وابسته هستند و مضطرب هستند و به تغییرات ایجاد شده واکنش نشان می دهند. آنها به صدا ، بو و طعم بسیار حساس هستند. اختلافات رشدی آنها باعث می شود که آنها به شیوه دیگری با جهان ارتباط برقرار کنند. افراد مبتلا به اوتیسم اضطراب مکرری را تجربه می کنند و تشخیص صدا را برایشان دشوار می کند.

 

اوتیسم در سطوح مختلف در هر فرد دیده می شود. برخی ممکن است خجالتی تر و درون گرا باشند ، برخی دیگر می توانند فعال و برونگرا باشند. از آنجا که اکثر آنها به هیچ وجه نمی توانند با دیگران صحبت کنند ، فقط با اشاره و اشاره و نماد ارتباط برقرار می کنند.

 

"درک اوتیسم":

 

پسر فلان همسایه اوتیسم بود.

 

-ااا زود خوب بشه امیدوارم حالش بهتر بشه.

 

در کلاس ما فردی با اوتیسم یا اوتیسم وجود دارد.

 

چطور ؟ آیا کودک مبتلا به بیماری روانی بر دیگران تأثیر بدی نمی گذارد؟

 

آیا اوتیسم در آن افراد با استعداد بسیار با استعداد اتفاق نمی افتد؟ این دختر کوچک دایی من است.

 

-بعد باید به مدرسه استعدادهای درخشان برود.

 

فرزند فلانی به دلیل ازدواج فامیلی اوتیسم شد. -بله ، دقیقاً به همین دلیل اتفاق افتاده است.

 

آیا اوتیسم همان سندرم داون نیست؟

 

بله ، به هر حال یکسان به نظر می رسند. این رسما یک بیماری است ، باید فوراً با دارو درمان شود ..

 

کودک تازه متولد شده دوست شما در محل کار اوتیسم است.

 

 

بودن در یک محیط با فرد اوتیسم خطرناک است ، می تواند مسری باشد. بنابراین نباید به آنها نزدیک شویم.

 

برادرم اوتیسم نیست ، ساختار او به این شکل است ، عادت او چنین است .. -بعد از آنکه بزرگ شود بهتر می شود.

 

کودک فیلانکان به دلیل فوت مادر اوتیسم داشت.

 

-خیلی سخت بود وقتی مادر نبود ، البته بلافاصله بیمار شد ..

 

آنها به صورت خانوادگی دچار سانحه رانندگی شدند. به همین دلیل اوتیسم اتفاق افتاد. -قطعاً یک ضربه دارد.

 

افراد مبتلا به اوتیسم خطرناک هستند ، آنها نمی دانند چه زمانی باید چه کاری انجام دهند. -بذار بریم وقتی دیدیمش ..

 

کودک من دائماً به ماشین هایی که از چهارراه می چرخند نگاه می کند ، قطعاً اوتیسم دارد.

 

 

آیا این بچه اوتیسم نیست؟

 

-پس او نمی تواند با اطمینان صحبت کند.

 

بیایید نگاهی به واقعیت ها بیندازیم:

 

اوتیسم یک بیماری نیست ، یک تفاوت رشد است. هیچ درمانی برای اوتیسم وجود ندارد ، اما با تشخیص به موقع و آموزش فشرده و صحیح می توان از پیشرفت آنها حمایت کرد. همه افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مستعد نیستند ، حتی اکثر آنها با درصدهای مختلف عقب ماندگی ذهنی دارند. سندرم داون و اوتیسم دو نوع تفاوت با ویژگی های بسیار متمایز هستند. ازدواج فامیلی به خودی خود نمی تواند به عنوان علتی برای اوتیسم نشان داده شود ، اما اگرچه امروزه دلیل آن هنوز ناشناخته است ، اما ممکن است اساس ژنتیکی داشته باشد و با عوامل محیطی نیز همراه باشد.

 

کودکان اوتیسم هیچ مشکلی در سلامت متابولیسم ندارند و طول زندگی آنها متفاوت است. کودکان مبتلا به اوتیسم برای ابراز احساسات خود نیاز به حمایت دارند و بیشتر از اینکه در معرض خشونت باشند بیشتر در معرض خشونت قرار دارند. کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است بخواهند ارتباط برقرار کنند ، اما درک آنها از حالت های صورت شخص دیگر و جدا کردن صداهای بیرونی از صدای گفتار برای آنها کار بسیار دشواری است.

 

اوتیسم یک بیماری یا عادت نیست که باید اصلاح شود ، وقتی بزرگ شد بهبود نمی یابد و به خودی خود از بین نمی رود. با تشخیص به موقع و آموزش صحیح ، رشد آنها به خوبی قابل پشتیبانی است و رشد در همان سطح کودکان بدون اوتیسم در اکثر آنها حاصل می شود. اختلال طیف اوتیسم پس از از دست دادن یا ضربه ایجاد نمی شود ، اوتیسم یک کمبود مادرزادی است. اوتیسم مسری نیست ، از فردی به فرد دیگر منتقل نمی شود و کودکان مبتلا به اوتیسم ساختاری دارند که به جای خطرناک بودن در برقراری ارتباط مشکل دارند. برخی از کودکان مبتلا به اوتیسم می توانند صحبت کنند. مهارت های گفتاری را می توان با تشخیص زودهنگام و آموزش فشرده بهبود داد.

 

اوتیسم وقتی کودک فقط رفتارهای تکراری داشته باشدگفتن اینکه لی است کافی نیست. معاینه پزشکی لازم است.

 

اوتیسم 'سیاره آبی'

 

 زندگی سفری است که مردم بدنبال معنای آن می گردند و تلاش برای درک جهان برای هر انسانی دشوار است. به اشتراک گذاشتن ، ابراز عقیده ، به طور خلاصه آشکار کردن وجود آن کار دشواری است. برای مبتلایان به اوتیسم ، درک جهان ، برقراری ارتباط و اثبات وجود آن بسیار دشوارتر است.

 

با این حال ، با کمی توجه می توان تعامل افراد مبتلا به اوتیسم با جهان را تسهیل کرد. برای این امر ، اولین قدم باید آگاهی از اوتیسم چیست و چیست. هر کسی که در یادگیری و گوش دادن باز باشد می تواند به این آگاهی برسد. البته حاشیه سازی ، برچسب گذاری و درک آن بسیار آسان تر است. با این حال ، ما به عنوان اعضای جامعه ، همه باید مسئولیت خود را به عهده بگیریم و نباید بسیاری از کودکان و خانواده های اوتیسم را در میان خود تنها بگذاریم.

 

فقط بیش از نیم میلیون نفر در ترکیه به اوتیسم مبتلا هستند. برای حمایت از مبارزات آنها ، ما باید فقط با یک روز آگاهی از این امر زندگی کنیم ، بلکه هر روز ، و هنگامی که یک فرد اوتیسم را در خانه ، مدرسه ، خیابان ، اتوبوس می بینیم ، باید آنها را بیشتر کنیم به جای نادیده گرفتن قابل مشاهده است. به جای فرار ، باید سلام کنیم ، به جای سکوت ، سعی کنیم دنیای آنها را درک کنیم و به جای نادیده گرفتن ، صبر و توجه لازم را نسبت به کودکان اوتیسم و ​​خانواده های آنها نشان دهیم.

 

انکار و جلوگیری از تعامل اجتماعی که کودکان اوتیسم ممکن است برای رشد خود بیشترین نیاز را داشته باشند اثبات عدم وجدان ، دلسوزی و همدلی در خمیر انسان بودن است. تأمین حمایت روانی و اجتماعی که خانواده و خانواده آنها بیش از همه به آنها نیاز دارند موثرترین راه برای دیده شدن و حمایت از آنها است. افراد مبتلا به اوتیسم به درک ما از دنیای خود احتیاج دارند ، نه اینکه سعی کنند با دنیا همگام شوند.

آردینی اوخو
پنجشنبه 19 فروردین 1400
بؤلوملر :

شرایط روانی خانواده های دارای فرزند معلول

0 گؤروش
یازار:‌

https://th.bing.com/th/id/OIP.Oc4TFhpAd1HCULFeOUGLXQHaFE?pid=ImgDet&rs=1

شرایط روانی خانواده های دارای فرزند معلول

 

در روند طبیعی زندگی ، ازدواج و فرزندآوری از جمله موارد مهم زندگی است که افراد را خوشحال می کند. در کل خانواده ها ، حوادث و دوره های استرس زای خاصی وجود دارد که به سیستم خانواده یا هر یک از اعضای خانواده مراحل خاصی از رشد بستگی دارد. مشارکت کودک در خانواده یکی از مهمترین دوره های گذار در زندگی خانواده است. این روند که با تصمیم گیری برای آوردن فرزند به خانواده آغاز می شود ، نیاز به سازماندهی مجدد نقش در خانواده ، ایجاد روال های جدید و سازگاری با تغییرات در بسیاری از زمینه های دیگر دارد. تکمیل خانواده بودن اغلب داشتن فرزند است. همسران به دلایل مختلف مانند گاهی محصول ازدواج خود و گاه پایداری خانواده می خواهند صاحب فرزند شوند. زوجین با ایده کودکان رویای این موضوع را شروع می کنند. آنها این خواب ها را بر اساس کودکان "کامل" ، "سالم" و "عادی" بنا می کنند. همسران وقتی بچه دار می شوند وارد مرحله جدیدی از چرخه زندگی خانواده می شوند و این یک وضعیت استرس زای اضافی است. همسران همچنین با داشتن فرزند مسئولیت والدین را بر عهده می گیرند. بچه دار شدن بر سبک زندگی زوجین ، روابط زناشویی ، موقعیت اعضای خانواده و در نتیجه زندگی فردی آنها تأثیر می گذارد و منجر به استرس والدین می شود. بنابراین ، تولد کودک آغاز یک نقطه عطف جدید در زندگی خانواده است. نقش های جدیدی را به عهده والدین می گذارد و آنها را ملزم می کند که برنامه های معمول خود را تغییر دهند. وی اظهار داشت که تولد کودک نیاز به سازگاری با بسیاری از تغییرات ، مشکلات و زندگی جدید در خانواده دارد. مراحل رشد خانواده نیز باید به موازات مراحل رشد کودک در نظر گرفته شود. با این حال ، تولد و رشد کودکان با ویژگی های مختلف باعث تغییرات مختلف در خانواده ها می شود. بسیاری از خانواده ها برای تاجگذاری در ازدواج خود می خواهند صاحب فرزند شوند. دریافت اخبار بارداری توسط مادر عاملی است که خانواده را خوشحال می کند. در این دوره ، مادر این رویا را ایجاد می کند که کودک در ذهن او متولد شود. در این خواب ، مادر با تأثیرپذیری از انتظارات از خود ، همسر ، بستگان ، محیط نزدیک و زندگی اجتماعی ، درک کاملی از کودک را ایجاد می کند. از طرف دیگر ، ممکن است این نگرانی وجود داشته باشد که انتظارات محقق نشود ، اما خانواده نمی خواهد این احتمال را در نظر بگیرد. با پی بردن به پیوستن نوزاد جدید به خانواده ، اولین پایه های روابط خواهر و برادر قبل از تولد کودک در رحم ریخته می شود. در این حالت ، نگرش والدین و آمادگی فرزند اول در مورد آینده خواهر یا برادر جدید از نظر اولین واکنش آنها نسبت به خواهر و برادرشان مهم است. با این حال ، اولین واکنش می تواند از شادی به خشم بعد از هفته اول تبدیل شود. میزان و میزان آمادگی لازم به شخصیت ، سن و شرایط خانوادگی کودک بستگی دارد. حتی اگر آمادگی وجود نداشته باشد ، کودکان از طریق مکالمات ، تغییرات و نوزادان اطراف خود متوجه وضعیت در خانه می شوند و ممکن است اضطراب را تجربه کنند زیرا نمی توانند این تغییرات را درک کنند. روند انتظار کودک برای هر خانواده دوره ای است که در آن رویاهایی درباره آن کودک ساخته می شود و به طور کلی امکان معلولیت کودک در نظر گرفته نمی شود. تمام آماده سازی ها برای یک کودک عادی در نظر گرفته شده است. درک اینکه کودک دارای معلولیت است باعث می شود بسیاری از خانواده ها احساسات پیچیده ای را تجربه کنند. یادگیری اینکه کودک دارای معلولیت است ، صرف نظر از میزان معلولیت ، یک رویداد بسیار استرس زا است. تولد یک کودک معلول احساسات و اضطراب های شدیدی همراه با از بین بردن همه انتظارات مثبت و رویاهای خانواده به همراه دارد. تولد کودک معلول در خانواده وضعیتی است که بر زندگی ، احساسات ، افکار و رفتار اعضا تأثیر منفی می گذارد. با تولد یک کودک معلول ، تعدادی تغییر در زندگی خانوادگی مشاهده می شود. بعد از تولد ، والدین نمی دانند چه کاری باید انجام دهند ، کجا باید بروند ، به چه کسی باید بگویند ، چه چیزی را بپرسند و دچار سردرگمی شوند. آنها با سوالاتی روبرو هستند که مانع در هر زمان ، در هرجای جامعه چیست. در این حالت ، والدین باید در صورت وجود ، اطلاعات و توضیحاتی را درباره فرزندان غیر معلول ، بزرگان خانواده ، دوستان نزدیک و همسایگان خود ارائه دهند. زیرا اشتراک با افرادی که با آنها در تعامل مداوم هستند ، باعث آرامش والدین و اعتماد آنها خواهد شد. ناتوانی کودک ، نحوه توضیح او برای اولین بار به خانواده و اطلاعات ارائه شده در توانایی خانواده در تجربه خفیف یا شدید این شوک و پذیرش آینده وضعیت کودک نقش مهمی دارد. زیرا پذیرفتن واقعیت کودک معلول ، سازگاری موفقیت آمیز با شرایط و تنظیم مجدد زندگی خود بر اساس این واقعیت برای والدین آسان نیست.

 

به گفته وولستنبنگر ، سه نوع بحران وجود دارد که توسط خبر اول آشکار شده است. پس از پیوستن کودک عقب مانده ذهنی به خانواده ، وولستنبرگر دریافت که اولین بحران مادران و پدران معلول بودن فرزندان آنها است.که آنها وقتی متوقف می شوند زندگی می کنند. بحران دوم زمانی است که آنها باید در انتظارات خود از کودک معلول تجدید نظر کنند. از سوی دیگر ، بحران سوم بیان می کند که آنها در حالی که با مشکلاتی که هر روز با آن روبرو هستند زندگی می کنند زندگی می کنند. اینها:

 

بحران نوآوری: مفهوم خانواده از خود نتیجه تحولی است که در مورد خانواده و آینده خانواده پدید می آید. این فقط واکنش به ناتوانی ذهنی نیست. همچنین واکنشی به تغییر شرایط فرد است. بحران تازگی کوتاه مدت است و خانواده پس از پایان شوک اولیه با استرس های دیگری روبرو می شوند.

 

بحران ارزشهای شخصی: بسیاری از افراد می خواهند به آرمان نژاد و موفقیت برسند. به دلیل ظهور موقعیتی که با این ارزشها ایجاد می شود ، بحرانهای ارزشهای شخصی رخ می دهد.

 

بحران واقعیت: در این بحران ، نگرانی های مالی ، صلاحیت محدود کودک در داشتن حرفه ، زمان زیادی برای صرف مراقبت از کودک و غیره. بسیاری از حقایق مشخصی که خانواده کودک معلول با آن روبرو می شوند ، آشکار می شود.

 https://th.bing.com/th/id/OIP.5xYXL7Ek2rehgxg-XB5g9wHaEK?pid=ImgDet&rs=1

به طور کلی ، خانواده ها فرزندان خود را کاری می دانند که افکار ، رویاها و اهداف آنها را تحقق می بخشد. تولد هر کودک باعث تغییراتی در زندگی خانوادگی می شود. بر این اساس ، از آنجا که مراحل رشد خانواده و مراحل رشد کودک به طور موازی ادامه می یابد ، این تغییرات شرایط قابل قبولی در خانواده هستند. با این حال ، مراحل رشد کودکان عقب مانده ذهنی در مقایسه با کودکان سالم و سالم کندتر و گاه بسیار دیر است. داشتن کودک کم توان ذهنی بیش از کودکان سالم در مراحل رشد خانواده تأثیر می گذارد. فشارهای عاطفی که خانواده های دارای نوزاد معلول تجربه کرده اند ، عدم توانایی در کسب اطلاعات کافی در مورد وضعیت کودکان ، دشواری در توضیح وضعیت کودک برای دیگران ، رفتار و مشکلات سلامتی مربوط به ناتوانی در کودک ، الزام به ملاقات با بسیاری متخصصان در زمینه درمان و آموزش ، تلاش برای یافتن آموزش مناسب ، زمان بیشتر نیاز به پول و انرژی و نگرانی در مورد آینده کودک عوامل استرس زای مهم خانواده ها هستند. این استرس باعث می شود والدین نگرشهایی مانند عدم توانایی برقراری ارتباط موثر با فرزندان ، انتظارات غیر واقعی از فرزندان ، تأمین تنها نیازهای جسمی کودک با نادیده گرفتن نیازهای عاطفی کودک و حتی طرد کودک را از خود بروز دهند.

آردینی اوخو
یکشنبه 17 اسفند 1399
بؤلوملر :